کاش که تورو ، سر نوشت ازم نگیره
میترسه دلم ، بعد رفتنت بمیره
اگه خاطره هام ،یادم میارن تورو
لااقل از تو خاطره هام نرو
کی مثل من، واسه تو ، قلبه شکستش میزنه
آخه کی واسه تو مثل منه
بمون، دل من فقط به بودنت خوشه
منو فکر رفتن تو می کشه
لحظه هام تباهه بی تو ، زندگیم سیاهه بی تو ، نمیتونم
بمون، دل من فقط به بودنت خوشه
منو فکر رفتن تو می کشه
لحظه هام تباهه بی تو ، زندگیم سیاهه بی تو ، نمیتونم
کاش که تورو ، سرنوشت ازم نگیره
می ترسه دلم ، بعد رفتنت بمیره
اگه خاطره هام یادم میارن تورو
لااقل از تو خاطره هام نرو
کی مثل من واسه تو ، قلب شکستش میزنه
آخه کی واسه تو مثل منه
بمون، دل من فقط به بودنت خوشه
منو فکر رفتن تو می کشه
لحظه هام تباهه بی تو ، زندگیم سیاهه بی تو ، نمیتونم
بمون، دل من فقط به بودنت خوشه
منو فکر رفتن تو می کشه
لحظه هام تباهه بی تو ، زندگیم سیاهه بی تو ، نمیتونم
قانون تلفن:
اگر شما شماره ای را اشتباه گرفتید، آن شماره هیچگاه اشغال نخواهد بود.
قانون تعمیر:
بعد از این که دست تان حسابی گریسی شد، بینی شما شروع به خارش خواهد کرد.
قانون کارگاه:
اگر چیزی از دست تان افتاد، قطعاً به پرت ترین گوشه ممکن خواهد خزید.
قانون معذوریت:
اگر بهانه تان پیش رئیس برای دیر آمدن پنچر شدن ماشین تان باشد، روز بعد واقعاً به خاطر پنچر شدن ماشین تان، دیرتان خواهد شد.
قانون حمام:
وقتی که خوب زیر دوش خیس خوردید تلفن شما زنگ خواهد زد.
قانون روبرو شدن:
احتمال روبرو شدن با یک آشنا وقتی که با کسی هستید که مایل نیستید با او دیده شوید افزایش می یابد.
قانون نتیجه:
وقتی می خواهید به کسی ثابت کنید که یک ماشین کار نمی کند، کار خواهد کرد.
قانون بیومکانیک:
نسبت خارش هر نقطه از بدن با میزان دسترسی آن نقطه نسبت عکس دارد.
قانون تئاتر:
کسانی که صندلی آنها از راه روها دورتر است دیرتر می آیند
تقصیر کسی نبود؛
آن روز که عاشق شدیم
جغدی از بالای سرمان گذشت
کلاغی از درخت پرید
و من چشم های براق و ترسناک گربه ای را دیدم
که در تاریکی
مدام در پی ما می آمد…
دقایق شومی بود و نحسی از در و دیوار شهر می بارید!
عجوزه ای گویش را در مقارنه ی عقرب می چرخاند و
افریته ای ما را نفرین می کرد…
معصومانه باور کن!
تقصیر هیچ کداممان نبود…
باید پیر دانایی در جنگل باشد؛
که طلسم بخت کورمان به دست های او باز شود!
تاری از خرمایی ِ موهای من و دگمه ای از آبی ِ پیراهن تو،
گرگ و میش صبح ِ فردا،
پنهان از چشم اهالی شهر،
باید سراغش برویم…
مانعی سر راه خوشبختی شما وجود ندارد .
اشیا ءخاصی موجبات بدبختی شما را فراهم نمی کنند .
موانع فقط معلول فکر و ذهنند .
فکر شما علت را می آفریند . بنابر این خوشبختی را انتخاب کنید.
دکتر ژوزف مورفی
بادی بی قرار در کوچه و شعله ای لرزان در اتاق…
گریه کن گریه قشنگه…
و من، سپرده ام چشم هایم را
به تنها قشنگیِ این لحظه ها…
لحظه های تنهائی و تاریکِ این اتاق…
- معیارها و ارزشهای خود را مشخص کرده براساس آن زندگی کنید. زمانی که از معیارهای خود آگاه باشیم و اهداف و اعمالمان هماهنگ با این معیارها باشد، بندرت در باره آنچه انجام می دهیم در کشمکش خواهیم بود.
۲- گذشته را تمام کنید. گاهی ما به صداهایی که از گذشته می آیند، بدقت گوش می دهیم یا خطاهای گذشته را از یاد نمی بریم. با خاتمه دادن به این وقایع آزادیم به جلو حرکت کنیم.
دلتنگی یعنی:
هی بغض کنی
هی چشمهایت پر شود
هی گریه نکنی
آخر
کسی نمی داند
این روزها که کز کرده ای کنج خانه
از تنهائی نیست
از تنها نبودن است
آخر
کسی نمی داند
دلت گیر است
مواد لازم برای عاشقی
تلفن: شرط لازم و کافی برای شروع، ثبوت و گسترش یک رابطه عاشقانه.
در گذشته برای تشخیص صداقت طرف هم کاربرد داشت؛ اما با این سیستم مسخرهٔ ”آی دی کالر“ و افتادن شماره دیگر به درد این کار نمیخورد. نوع همراهش هم که دیگه معرکه است! معمولاً تن صدای عشاق در پشت خط کمی خشدار میشود؛ البته این اشکال مربوط به مخابرات است، اینگونه تماسهای تلفنی معمولاً طولانی هستند. شما فکرش را بکنید دو نفر دارند آخرته دورنمای آینده خودشان را برای هم ترسیم میکنند!
همکلاسی: یک تصادف تاریخی!
در این مورد سازمان کنکوریها نقش واسطه را ایفا میکند. عشقی چند منظوره که در تقلبها و ورقه عوض کردن سر جلسه امتحان هم کاربرد بهسزائی دارد. میتواند کلی هم بانی خیر شود. برای بچههای دیگر! سر کلاس معمولاً عشاق جوری مینشینند که امتداد نگاهشان از هم عبور کند. در این جور مواقع استاد هم آن دورها در یک گراند تصویر مشغول فعل و انفعالی نامعلوم است. حضرت عشق در این جور مواقع ابتدا به صورت جزوه و نمونه سئوال و بعدها در قالبهای مختلف مخابراتی و مراسلاتی ظاهر میشود!
هدیه: بروز عینی ماکزیمم عشق دو کبوتر.
وسیلهای که با آن عاشق فریاد میزند: ”دلم فقط تورو میخواد.“ نوع آن از عروسکهای خرسی و مرغی و اردکی گرفته تا سند آپارتمان متغیر است.
اتومبیل: وسیلهای برای آزاد شدن انرژی جنبشی.
عامل جاری شدن سیل عشق در بزرگراهها، لای کشیدن در اتوبان برای نشان دادن دست فرمان به طرف به همراه آهنگ ”ما دو بال پرواز مرغ عشقیم، پر کشیدیم تا اوج آسمونها“ بسیار مؤثر است. نوع ماشین هم بستگی به توانائی مالی پدر مربوطه از پیکان جوانان ۵۷ جوات اسپرت تا پژو ۲۰۶ ناز بشی الهی، متغیر است. سیستم صوتی هم هرچه باحالتر باشد روابط بهترتر تحکیم میشود.