جزیره دانلود گرگانیان

جزیره دانلود گرگانیان

آموزش و ترفند ، نرم افزار ، پرسپولیس ، تم موبایل ، کد اپدیت انتی ویروس
جزیره دانلود گرگانیان

جزیره دانلود گرگانیان

آموزش و ترفند ، نرم افزار ، پرسپولیس ، تم موبایل ، کد اپدیت انتی ویروس

مقاله دوستی دختر و پسر

یک تابوی دیگر.../ دختران عاشق عاطفه و پسران دنبال رابطه؟
بحث رابطه دختر و پسر در جامعه ما اکنون و با گذشت سه دهه از انقلاب اسلامی همچنان به عنوان یکی از نیمه های تاریک روابط اجتماعی خودنمایی می کند، موضوعی که اما و اگرها و باید و نبایدهای بی شماری را متوجه سیاستگذاران نموده و از سوی دیگر به وضوح نشان دهنده کلاف سر درگمی است که راه خروج از ابهام در این روابط را ناکام گذاشته است. در این عرصه وجود برخی خط قرمزها در بیان مسایل تا حد زیادی بی دلیل، در رها شدن موضوع به صورت عیب تاثیر داشته است
با این وجود اشتراک مفهومی عباراتی چون رابطه دختر و پسر، دوست دختر و دوست پسر، روابط عاشقانه و در اصطلاح خیابانی و ... مانع از آن است که بخواهیم تفاوتی در ماهیت و کارکرد این عبارات قایل شویم

یک نیاز طبیعی اما کنترل شده
روان شناسان معتقدند میل و کشش به جنس مخالف و برقراری رابطه با او از نظر فیزیولوژیکی یک نیاز طبیعی، فطری و روانی است. آنها همچنین می گویند در تمام فرهنگها، پسران و دختران در سن بلوغ اولین نگاه و گرایش را به سوی جنس مخالف ابراز می کنند. تمایلات نفسانی که در صورت تعدیل، نیازهای طبیعی بشر را تأمین کرده و در صورت افسار گسیختگی حیات سالم او را مورد مخاطره قرار می‌دهد، نقش مهمی در این میان بازی می‌کند، از همین رو مهمترین این غریزه‌ها را غریزه جنسی و میل به دوست داشتن و دوست داشته شدن، می توان دانست
اما باید به این نکته نیز توجه کرد که هر فرهنگی مرزی برای این کشش تعریف کرده است. برای مثال در جوامع غربی و سایر جوامع غیر مسلمان ارتباط میان دو جنس مخالف به خود فرد سپرده شده است و عواقب این آزادیِ ارتباط نیز در آمارهای ارایه شده از افزایش میزان طلاق، فرار کودکان و نوجوانان از خانه، بی بند وباری اخلاقی و ... کاملا مشهود است. اما در کشورهای مسلمان و برخی فرهنگها این ارتباط محدود است و در مواردی به فضای سیاسی و اجتماعی جامعه بستگی دارد
واقعیت این است که در فرهنگ ایرانی اسلامیِ ما نوع ارتباط میان دختر و پسر از طریق معیارهای دینی و عرفی جامعه، ملاک اهمیت است نه قواعد و روش هایی که از سوی دیگر کشورها و فرهنگ ها قصد غالب شدن، داشته باشد
ایده پردازی هایی که در حد حرف می مانند
البته کارشناسان و جامعه شناسان بعضا نظراتی پیرامون چگونگی ارتباط میان دختر و پسر ارایه داده اند که گاهی متعارض با عرف و سنت ها است و نگرش های نسبتا جدیدی را شامل می شود. به طور مثال ارایه شعارهایی چون آزادی روابط دختر و پسر و یا مسایلی چون همخانه بودن دختران و پسران فرهنگ خاصی است که در جوامع غربی کاربرد داشته و برای جامعه اسلامی ایران مناسب به نظر نمی رسد
کارشناسان تربیتی می گویند که وقتی جوان عرصه را بر خود تنگ ببیند و نتواند خود را از نظر عاطفی و اخلاقی با محیط تطبیق دهد و مربیان، معلمان و برنامه ریزان نهادهای آموزشی و تربیتی نیز نتوانند به احساسات و تمایلات منطقی و احساسی او پاسخ دهند، جوان سرخورده سعی می کند چیزهایی را که طی سالهای زندگی از او دریغ شده است با هنجارشکنی به دست آورد
با این حال ارزیابی های پژوهشگران علوم اجتماعی نشان داده که اگر اینگونه ارتباطات به عادت تبدیل شود دیگر چیزی به نام هسته یا کانون خانواده شکل نخواهد گرفت. سن ازدواج بالا می رود، افراد نسبت به هم بی اعتماد و بی تفاوت می شوند و در نهایت خانواده ای شکل نمی گیرد و به این ترتیب شاهد گسترش بسیاری از معضلات رفتاری، ناهنجاری های اخلاقی و حتی بهداشتی در جامعه خواهیم بود
علی غفاری، کارشناس ارشد یکی از مراکز پژوهشی وابسته به وزارت آموزش و پرورش در این خصوص می گوید: در حال حاضر سن بلوغ پسران به 13 سال و در مواردی حتی به کمتر از آن رسیده است و چنانچه در بدبینانه ترین نگاه، سن ازدواج پسران 28 سال محسوب شود، 15 سال فاصله تا فرصت ازدواج می تواند تبعات اجتماعی روانی زیان باری را به همراه داشته باشد
حال سوال این است که فاصله موجود را چگونه باید پر کرد؟ آیا صرف یک رابطه قانونی و مطابق عرف می توان این نیازها را پاسخ داد؟
در کشور ما مسلما و با تایید همه جناح های اعتاقدی و سیاسی آزادی روابط دختر و پسر مقبول نیست. در یکی از قدیمی ترین و سنتی ترین حالت پذیرش این رابطه صرفا تحت کنترل و نظارت یکی از اعضای خانواده تا منتج شدن به ازدواج، قابل قبول است. این نگرش اعتقاد دارد که دختر و پسر باید عزم را بر ازدواج بگذارند ولی تا آن زمان با اطلاع خانواده ها و به شکلی کنترل شده با یکدیگر ارتباط داشته باشند
یکی از راههای مشروعیت بخشیدن به روابط دختر و پسر جاری شدن خطبه عقد تحت نظارت خانواده ها است که در هر دو مورد والدین با ایفای نقش پررنگ تلاش می کنند جریان این رابطه را مدیریت کنند. در غیر اینصورت پیامدهای ناخواسته ای چون براداری های ناخواسته یا بیماری های مقاربتی، ضایعات جبران ناپذیری را به بار می آورد. به هر ترتیب باید این نگاه ظریف حامیانه والدین را ارج نهاد که با نگاهی به آینده نگران وضعیت فرزندان خود هستند اما
رابطه جنس ها؛ اسلام چه می گوید؟
از دیدگاه اسلام، ارتباط دوستانه و صمیمی میان دو جنس مخالف فقط در چارچوب ازدواج معنا دارد. البته حضور در اجتماع با رعایت موازین اسلامی و حفظ حجاب و عفاف در عرصه های علمی و مشارکت های اجتماعی قابل قبول است و شارع مقدس آن را نفی نمی کند. از این رو در اسلام رابطه دوستی بین دختر و پسر معنا ندارد. اما به شرط رعایت ضوابط اسلامی منعی برای این ارتباط نیست و چه بسا اینگونه ارتباطات زمینه ساز تکامل فکری، معنوی و عقلی هم بشود
البته روش اسلام، مخالفت با اختلاط دختر و پسر است نه مخالفت با شرکت دختر و پسر در مجامع عمومى و علمى با حفظ حریم. اسلام افراد اجتماع را به روش صحیح زندگى فرامى‏خواند و در مقرّرات خود، همه جنبه‏هاى نیاز دختر و پسر را در نظر مى‏گیرد تا به حفظ حریم و کرامت و عفاف از سوی افراد بیانجامد
جوانان؛ سنت و مدرنیته
برخى از سنّت‏ها و آداب اجتماعى که جوانان را از اجتماعى‏شدن و ارتقاى شخصیت علمى - فرهنگى باز داشته اند گاهی متعارض با دین و منطق است اما گاهی کنار گذاشتن تمامى سنّت‏ها و پذیرش بى‏قید و شرط روابط لجام گسیخته هرگز نمی تواند به عنوان یک راه حل نهایی به امنیت فکری دختر و پسر منجر شود
"منصوره.م" که خود یکی از قربانیان دوستی های خیابانی است به واقعه تلخ دوستی با پسرها اشاره کرده و می گوید: در حال حاضر تمام هم و غم من، ازدواج و سرو سامان گرفتن است اما هیچ پسری تاکنون در خلال ارتباط، حاضر به ازدواج با من نشده است
وی به آسیب های ناشی از برقراری ارتباط در قالب دوستی با پسران مثل بیماری های آمیزشی اشاره کرده و حتی یادآور می شود که بعضا این بیماری را به دیگر پسرها نیز منتقل کرده است
آسیب های یاد شده حاصل مکانیزم رابطه آزاد و کنترل نشده فارغ از نظارت خانواده است. بنابر این به جرات می توان افزایش روز افزون تعداد جوانانی که امروز و در ارتباط های خود به ازدواج فکر نمی کنند را تحت تاثیر این نوع تفکرات دانست. تفکری که برخاسته از یک بی قیدی نسبت به دین و آموزه های نجات بخش دینی است؛ وگرنه بی بند وباری رابطه ای را هیچ دختر و پسری ولو از نوع بی قیدش(!) نمی پسندد؛ این همان دامی است که با ورود به حوزه ارتباطات بی قید و بند حاصل می شود
بر طبق یک نظرسنجی انجام شده (که منابعش نزد برنا موجود است) از دختر ها و پسر ها درباره نحوه آشنایی، میزان تمایل به رابطه دوستی، مکان دوست یابی و اطلاع والدین؛ 61 درصد پسر ها گفته اند که روابط با دوستان دختر خود را به شکل مقطعی ادامه می دهند(!) 50 درصد دخترها نیز به قطع ارتباط در صورت احساس بازیچه بودن از سوی پسرها ابراز تمایل کرده اند
درباره مکان دوست یابی 59 درصد پسرها پارک و مراکز تفریحی، 31 درصد مراکز آموزشی، 2 درصد خیابان، 6 درصد هر کجا که ممکن باشد و بقیه اظهار نظر نکرده اند
درباره اطلاع والدین از دوستی ها 81 درصد دختر ها گفته اند که به دور از چشم والدین با پسرها ارتباط دارند، 10 درصد گفته اند که مادرانشان مطلع هستند، 3 درصد به اطلاع کامل والدین اشاره کرده اند و 6 درصد بقیه در این باره اظهار نظر نکرده اند
کارشناسان معتقدند پیامد سنجی از این روابط می تواند پاسخ قانع کننده ای به طرفداران آزادی رابطه باشد اما راه حل این معضل، آسان، کلیشه ای و ساده است: رابطه سازنده و در چارچوب که سطح آن قابل تعریف باشد، قابل تایید است
برآوردهای جامعه شناسی در کشور حاکی از عمیق تر شدن روز به روز فاصله بلوغ تا سن ازدواج است. زندگی های پست مدرن شهری، مدزدگی افراطی، دسترسی به هر نوع اطلاعات در اسرع وقت با کمترین هزینه و حتی تغییر عادات غذایی و اقبال مردم به fastfood این پیامد را به همراه داشته که فرزندان دچار جهش های ژنتیکی و بلوغ زودرس شوند. اما تحقیقات غیر رسمی در ایران نشان می دهد که بیشتر دخترها قصدشان از دوستی با پسرها ارضاء نیازهای عاطفی، احساسی و پرکردن تنهایی است و برعکس انگیزه این ارتباط گیری در اکثریت قریب به اتفاق پسرها کامجویی و سوء استفاده بوده که با فرآیند موسوم به "مخ زنی" و دادن وعده ازدواج انجام گرفته است
بیشترین تعداد دختران آسیب دیده ای که در ارتباط با پسرها دچار آسیب شده اند گفته اند که دوست پسرهایشان به آنها وعده ازدواج داده اند! در اینگونه موارد پسرها به این استدلال متوسل می شوند که وقتی قرار است برای همیشه باهم زندگی کنیم چه منعی در ارتباط جنسی وجود دارد
اما "ج.عمیدی" پسر 22 ساله ای است که نظری متفاوت دارد. وی می گوید: هیچ وقت دیگر دلم نمی خواهد با دخترها دوست شوم چون از وقتی که سمیه - اولین دوستم- را در پارک دیدم و مدتی با او دوست بودم جز اینکه در پاساژها و مغازه ها بگردیم و من مجبور باشم هر دفعه که با هم بیرون می رویم برایش کلی لباس و چیزهای دیگر بخرم، توبه کرده ام که با دختر دیگری دوست نشوم
وی می گوید: در حالی که قصدم از دوستی با او، ازدواج بود و در این مدت هم بسیار به او علاقه مند شده بودم که متاسفانه به ازدواج منجر نشد چون بعدها فهمیدم او مرا سرکار گذاشته و از اول هم به من علاقه ای نداشته است
عمیدی معتقد است: همین مساله باعث شد آسیب زیادی ببینم. چون خانواده ام هم از اول معتقد بود که این دوستی به ازدواج منجر نمی شود و دائم می گفتند که این دختر تو را دوست ندارد و فقط به دنبال ثروت توست اما من به حرف های آن ها گوش نمی دادم و الان هم سرزنشم می کنند
دوستی میان دختر و پسر در صورتی که با ناآگاهی و بدون توجه به ملاک ها و معیارهای صحیح انجام شود بیشتر از آنکه بتواند نیاز عاطفی افراد را ارضا کند منجر به رسوایی و پشیمانی می شود
مرجان.ر" دانشجو در این باره می گوید: اطلاع رسانی و آگاهی دهی خانواده ها و رسانه ها می تواند بازار دوستی هایی که منجر به فاجعه شود را کساد کند
وی می افزاید: امروزه دیگر کمتر دختری با اولین دوستی با یک پسر، حاضر به برقراری رابطه جنسی می شود چرا که دختران با ترفندهای پسرانه ای چون وعده ازدواج آشنایی کامل پیدا کرده اند و بنابراین برای پسران راه بسیار سختی برای سوء استفاده از دختران وجود دارد
تفاوت ایران با غرب
البته دانشجویان را نمی توان از گروه جوانانی که مجذوب ارتباط با جنس مخالف هستند، مبرا دانست. در پژوهشی که توسط سازمان ملی جوانان و اساتید دانشگاهی صورت گرفته نقش خانواده در نگرش دانشجویان نسبت به معاشرت دختر و پسر قبل از ازدواج با رویکرد کمی و با استفاده از روش پیمایشی از میان 398 نفر از دانشجویان به عنوان گروه نمونه، مورد بررسی قرار گرفت
نتایج این پژوهش حاکی از آن است که خانواده دانشجویان در مقایسه با خود دانشجویان نگرش منفی تری به این گونه معاشرت ها داشته اند. آنچه بطور کلی می توان نتایج حاصله از این مطالعه استنباط کرد اینکه پدیده معاشرت و دوستی دختر و پسر قبل از ازدواج در بین جوانان به خصوص دانشجویان یک واقعیت اجتماعی نوظهور است. به نظر می رسد در حوزه روابط بین دختر و پسر در جامعه به خصوص در بین جوانان تغییرات نگرشی و ارزشی رخ داده یا در حال شکل گیری است. جوانان جهت گیری نگرشی و ارزشی متفاوتی به نسبت بزرگسالان و خانواده های خود دارند که این امر گویای یک شکاف نسلی است
نگرش مقایسه ای روابط دختر و پسر در ایران و غرب از برخی مولفه های نسبتا مشترک در گرایش سنجی از آن ها حکایت دارد. با اینکه در غرب همزیستی موقت بین دختر و پسر از نظر عرفی پذیرفته شده و آنها ممکن است حتی سالهای سال در کنار یکدیگر زندگی کرده بدون آنکه ازدواج کنند با این حال نمی توان تبعات ناگوار جدایی های بوجود آمده پس از متارکه را منکر شد
دکتر اسحاقی، معاون تحقیقات و مطالعات سازمان ملی جوانان معتقد است که رابطه دختر و پسر را خداوند سهل گرفته ولی اتخاذ تصمیم در این باره و توجه به پیامدهایی که دارد، در ایران دشوار است
وی به این واقعیت اشاره می کند که اتخاذ یک تصمیم اجتماعی مثل آزاد گذاشتن رابطه دختر و پسر به این دلیل که عواقبی در پی دارد باید با پیامد سنجی های لازم همراه باشد. اسحاقی خاطر نشان می کند که رابطه دختر و پسر در غرب در حد دوستی هایی است که کمتر به رابطه جنسی نمی انجامد
وی به نظر سنجی صورت گرفته در سال 1978 و 1982در دانشگاه فلوریدای آمریکا اشاره می کند که درباره ارتباط با جنس مخالف انجام گرفت. در این نظر سنجی از دختران سوال شده بود که در ارتباط با یک پسر مایل به کدامیک از سه گزینه قدم زدن، رفتن به آپارتمان یا رابطه جنسی هستند. نتیجه نظر سنجی حاکی از آن بود که 50 درصد دختران قدم زدن و 50 درصد بقیه رفتن به آپارتمان برای گپ زدن را ترجیح دادند در حالی که تمایل به ایجاد رابطه جنسی صفر بود. البته این نظرسنجی مربوط به 25 سال قبل است
دکتر اسحاقی خاطر نشان می کند که در حال حاضر نیز وضعیت روابط دوستانه دختر و پسر در غرب به همین منوال است و ارزیابی ها نشان می دهد که 75 درصد دختران ارضای نیازهای عاطفی را در روابط مد نظر دارند و برعکس 75 درصد پسرها خواهان برقراری رابطه جنسی هستند
تحقیقات همچنین نشان می دهد که هم در ایران و هم در غرب دخترها کمترین تمایلی را به برقراری رابطه از نوع سوم دارند اما در بیشتر مواقع به خاطر وابستگی عاطفی و جدا نشدن از دوستشان به ناچار تن به رابطه حاد می دهند. معاون مطالعات و تحقیقات سازمان ملی جوانان همچنین می گوید که تمایل دخترها به ازدواج بیشتر از پسرها است و پسرها بیشتر مایل به تداوم رابطه دوستی هستند
اسحاقی راهکار اجتناب از پیامدهای وخیم رابطه حاد دختر و پسر را در ترویج نامزدی های شرعی می داند و می گوید: بهتر است دختر و پسر به حداقل ارتباط یعنی فقط رفتن به محیط سالم اکتفا کرده نگاه غیر جنسیتی به یکدیگر داشته باشند که گرچه پذیرش این امر سخت است اما حل این مساله در چارچوب نظارت والدین و با ترویج نامزدی های شرعی امکان پذیر است
چرا کاری نمی کنیم؟
به اعتقاد جامعه شناسان در جامعه امروز ایران وجود مسایل اقتصادی، نگاه دوگانه جامعه مدرن و سنتی، فراگیری اطلاعات و دانش و پدیده جهانی شدن که مبتنی بر ارزشهای دینی نیست زمینه مناسبی برای این مسخ شدن می باشد و متاسفانه این مساله در همه لایه های سنی و شخصیتی تا حدودی رسوخ کرده است
از آنجا که نهاد خانواده به عنوان یکی از مکانیسم های اساسی جامعه پذیری و انتقال ارزش ها و نگرش های جامعه به نسل های متفاوت به یکدیگر معرفی شده است بنابراین نقش خانواده در انتقال فرهنگ ها اهمیت وافری می یابد در حالی که امروزه اغلب خانواده ها در گیرو دار زندگی پرتلاطم خویش نقش کلیدی انتقال آموزه های فرهنگی، سنتی و دینی خود را به فراموشی سپرده اند، تا جایی که می توان ادعا کرد در هیچ مقطع تاریخی ارزش ها و نگرش های افراد و گروه های اجتماعی در درون جوامع به سرعتی که امروزه در حال تغییر است، دچار دگرگونی نبوده است. همراه با دگرگونی های وسیع محیطی و ساختاری، نظام ارزشی جوامع نیز هرچند با تاخیر به آن واکنش نشان می دهد و دچار دگرگونی می شود
پدیده دوست یابی جنس مخالف در ایران برای مقاطعی قبل از انقلاب و به صورت محدود در شهرهای بزرگ و بین اقشار خاص در عرصه های فرهنگی و اجتماعی مواردی دیده شد ولی با شکل گیری انقلاب اسلامی در ایران و تاکید بر احکام و ارزش های دینی و مذهبی چنین روابطی هم نفی شد. در سال های اخیر همراه با بالا رفتن سطح تحصیلات، حضور زنان و دختران در عرصه های اجتماعی، گسترش کمی و کیفی وسایل ارتباط جمعی و آشنایی جوانان با ارزش های غربی، این پدیده به شکلی نو ظهور و از بطن روابط بین شخصی جوانان در جامعه باز تولید شده است. فرا گیری این پدیده در میان اکثر جوانان فارغ از چارچوب بندی های متعارف عرفی و دینی ناشی از رواج فرهنگ فردیت و استقلال محوری بوده و تا حدی امنیت خانواده ها را از بابت کنترل و هدایت رفتار های فرزندان آسیب پذیر کرده است
آیا نهادهای مسئول در حوزه جوان نباید با اقدامی عملی، ایده ها و نظرات خود را از روی کاغذ به فعل و عمل برسانند و ماجرای تلخ و دنباله دار ازدواج سهل را به جد پیگیری کنند؟ آیا نباید در مدارس و محیط های فرهنگی - ورزشی آموزش های متناسب با نیاز جوان به ایشان داده شود تا در دام روابط خیابانی گرفتار نشوند؟ آیا نباید نظام سلامت کشور برای آموزش هایی جدی به جوانان کمر همت ببندد؟ آیا وجود محیط های آموزشی مختلط و همچنین فضای مجازی، نباید برای یک حرکت نظام مند و آگاهی بخشی اصولی بسیج شود؟ آیا نباید دختران و پسران در محیط خانواده به یک بالندگی فردی برسند تا با کوچکترین و خفیف ترین اظهار علاقه ای، خود را نبازند؟ ... و هزاران سوال دیگر که بی پاسخ گذاشتن آنها و یا پاسخ های کلیشه ای و غیر کاربردی تنها و تنها به ترویج چنین روابط غیر معقولی دامن می زند؛ روابطی که هم در نظر کارشناسان و هم در نظام آموزه های دینی منفور است. روابطی که متاسفانه در سالهای اخیر با برخی نگاه های صرفا تبلیغاتی به یک امر "عادی" تبدیل شده است


ارتباط دختر و پسر به قصد شناخت یکدیگر و به نیت ازدواج یا
وعده ازدواج و بهانه شناخت خصوصیات رفتاری از مهمترین عواملی است که ارتباط بین دخترها و پسرها را در جامعه ما توجیه می کند. بخصوص دخترها که معمولاً با وعده ازدواج تن به دوستی می دهند
اما جوان امروز در ارتباط با جنس مخالف خود به دنبال چیست؟ ازدواج، عاطفه، محبت، وقت کشی، عشق یا ...؟
روان شناسان معتقدند، میل و کشش به جنس مخالف از نظر فیزیولوژی یک نیاز طبیعی، فطری و روانی است. آنان می گویند در تمام فرهنگها و کشورها ، پسران و دختران در سن بلوغ اولین نگاه و گرایش را به سوی جنس مخالف ابراز می کنند. اما مرز این کشش در هر فرهنگی تعریف شده است، برای مثال در جوامع غربی و سایر جوامع غیر مسلمان ارتباط میان دو جنس مخالف به خود فرد سپرده شده و هر شکلی از این ارتباط مورد پذیرش جامعه و فرهنگ آن است. اما در کشورهای مسلمان و برخی فرهنگها این ارتباط محدود است و در مواردی به فضای سیاسی و اجتماعی جامعه بستگی دارد اما:
رابطه دخترها و پسرها در جامعه ی ما چگونه است؟
در گذشته های نه چندان دور ارتباط بین پسرها و دخترها مانند امروز مورد توجه نبود. سن ازدواج پایین بود ارتباطات به شکل وسیع نبود، از این رو کنترل بیشتری بر جوانان صورت می گرفت، اما واقعیت این است که بسیاری از جوانان امروز در ارتباط های خود به ازدواج فکر نمی کنند، به اعتقاد جامعه شناسان در جامعه امروز وجود مسایل اقتصادی، نگاه دوگانه جامعه مدرن و سنتی، فراگیری اطلاعات و دانش و پدیده جهانی شدن که مبتنی بر ارزشهای دینی نیست، احساس دو گانه ای را در این نسل پدیدار کرده است.
یک صاحبنظر در این باره می گوید: غرایز احساسی عاطفی و اخلاقی جوان برگرفته از فضیلت های نهفته در ذات اوست که با نکات متعالی و دستورات حیات بخش اسلامی می تواند مورد سنجش عمیق قرار گیرد. آنچه که جوان متهور و متحول امروز ایران طلب می کند، مسلماً آشفتگی ها و نابسامانی های غربی نیست. وظیفه ی والدین ، مربیان و مسئولان است که در زمینه مسائل جوانان به خصوص ارتباط دختر و پسر، روح، فکر و اخلاق اجتماعی آنان را مدنظر قرار دهند و بر این محور که بسیار حساس و پیچیده است، برایشان تعیین تکلیف کنند. اگر فرهنگ ازدواج صحیح را به جوان آموزش ندهیم، غرایز جوانی او ممکن است رشته اخلاق را گسسته و او را به بیراهه بکشد.
اما آیا ارتباط بین دو جنس همیشه به پیوندهای عاطفی و صمیمانه منجر می شود؟ آیا این نوع ارتباط نمی تواند به زمینه های علمی، فرهنگی و ... محدود باشد؟ یک صاحبنظر در این باره می گوید:
از آنجا که در جامعه ما نگاه دوگانه ای نسبت به این مسئله وجود دارد، نتوانسته ایم به تعریف قابل قبولی در این باره برسیم به همین دلیل نوع نگاه به دو جنس مخالفی که کنار یکدیگر قرار می گیرند، عمدتاً با سوء ظن و سوء نیت همراه است و به معنای ناخوشایند موضوع یعنی دوست دختر و پسر تعبیر می شود. در حالی که می توان به جوانها آموزش داد که مباحثه و مکالمه با یک غیر همجنس در صورتی که بر محوری صحیح انجام گیرد، شاید حتی مزیت اخلاقی و اجتماعی و شخصیتی برای او و جامعه در برداشته باشد.
چرا ارتباط ناسالم
برخی کارشناسان تربیتی تحلیل اینگونه رفتارها و تفکرات را به اِعمال محدودیت های غیر منطقی به جوانان نسبت می دهند و می گویند که وقتی جوان عرصه را بر خود تنگ ببیند و نتواند خود را از نظر عاطفی و اخلاقی با محیط تطبیق دهد و مربیان، معلمان و برنامه ریزان نهادهای آموزشی و تربیتی نیز نتوانند به احساسات و تمایلات منطقی و احساسی او پاسخ دهند، جوان سرخورده به اجتماع پناه می برد و سعی می کند چیزهایی را که طی سالهای زندگی از او دریغ شده است به هر ترتیب ممکن حتی با هنجارشکنی به دست آورد.
عده ای نیز تنگناهای اقتصادی ، گسترش ارتباطات، فردگرایی و بی تفاوتی به ارزش ها را دلیل این گونه رفتارهای اجتماعی می دانند و معتقدند این دلایل موجب شده بسیاری از جوانان امروزی نسبت به ازدواج دید مثبتی نداشته باشند و به نوعی از زیر مسئولیت تشکیل خانواده شانه خالی کنند. یک روان شناس در این باره می گوید:
متأسفانه مشکلات مالی و تصویب قوانینی که به نوعی حقوق زنان را در جامعه تضمین می کند از عواملی است که موجب شده پسران زیر بار ازدواج نروند. از سوی دیگر بسیاری از جوانان در این زمانه ترجیح می دهند خوش باشند. از این رو به ازدواج با نگاه منفی می نگرند اما از آنجا که زن و مرد هر دو به هم نیازمندند و رفع نیازهای عاطفی و احساسی آنان در حال حاضر از طریق ازدواج به سختی امکان پذیر است، متأسفانه شاهد گسترش ارتباطات از نوع ناسالم هستیم.
این روان شناس دلیل این گونه نگرش نسل جدید به ارزشها را بی توجهی مسئولان به نیازهای جوانان می داند و می گوید:
از آنجا که در موقع بحران نتوانستیم مسائل روز را به موقع هنجاریابی کنیم اغلب جوانان امروزی این حق را برای خود قائل شده اند که به سوی رفتارهای فرد گرایانه گرایش یابند و هنجارهای اجتماعی را نادیده بگیرند
وی سوء رفتارها، اضمحلال اخلاقی، رواج بی بندوباری، پریشانی و بی ثباتی احساس و عواطف را از عواقب بی حد و حصر ارتباط جنس ها نام می برد و می گوید:
اگر اینگونه ارتباطات به عادت تبدیل شود دیگر چیزی به نام هسته یا کانون خانواده شکل نخواهد گرفت. سن ازدواج بالا می رود، جنس ها نسبت به هم بی اعتماد و بی تفاوت می شوند و در نهایت خانواده ای شکل نمی گیرد و به این ترتیب شاهد گسترش بسیاری از مسایل رفتاری، ناهنجاری های اخلاقی و حتی بهداشتی در جامعه خواهیم بود. اینجاست که نقش کارشناسان علوم دینی و تربیتی در هنجاریابی و جایگزینی هنجارهای متعادل و مرام تربیتی صحیح و متعالی که مورد پذیرش خانواده، فرد و نهادهای اجتماعی باشد روز به روز آشکارتر می شود.
دیدگاه اسلام
به طور طبیعی زن و مرد به عنوان دو پیکره جامعه انسانی به زندگی مشترک با یکدیگر نیازمندند . در شرع نیز به پیوند میان این دو سفارش بسیار شده است، از این رو اخلاقی ترین، معنوی ترین و انسانی ترین جلوه پیوند زن و مرد در ازدواج تجلی پیدا می کند و هر نوع رابطه (جنسی) که خارج از قانون ازدواج باشد، مشکلات متعددی را از لحاظ اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی به بار می آورد.
در جوامع غربی که پایه های اخلاق دینی و مذهبی سست و ضعیف است، رابطه زن و مرد از چارچوب قوانین و هنجارهای موجود ***** می کند . به طوری که ارتباط آزاد دختران و پسران به شکل طبیعی و غریزی جریان دارد و از اینجاست که ریشه های فساد اخلاقی شکل می گیرد و بنیاد اجتماعات بشری را متزلزل می کند.
اما اسلام چه حد و مرزی برای ارتباط بین زن و مرد قائل است؟
خداوند در قرآن می فرماید: زنان پلید برای مردان پلیدند و مردان پلید برای زنان پلید و زنان پاک برای مردان پاک هستند و مردان پاک برای زنان پاک . اینان از آنچه درباره ی ایشان می گویند برکنارند ، برای آنان آمرزش و روزی نیکو خواهد بود.
از دیدگاه اسلام ارتباط دوستانه و صمیمی میان دو جنس مخالف فقط در چارچوب ازدواج معنا دارد. البته حضور در اجتماع با رعایت موازین اسلامی و حفظ حجاب ظاهری و درونی در عرصه های علمی و مشارکت های اجتماعی قابل قبول است. اما خارج از این چارچوب برای ایجاد ارتباط ، اسلام ازدواج موقت یا دائم را توصیه می کند. از این رو در اسلام رابطه دوستی بین دختر و پسر معنا ندارد. اما به شرط رعایت ضوابط اسلامی منعی برای این ارتباط نیست و چه بسا اینگونه ارتباطات زمینه ساز دوستی های فکری ، معنوی و عقلی هم بشود.
اما وقتی جوانان تن به ازدواج دائم نمی دهند و جامعه قدرت پذیرش ازدواج موقت ، بخصوص در مورد دختران را ندارد، برای پاسخ به نیاز جوانان و سر و سامان دادن به رابطه دختر و پسران چه باید کرد؟
خداوند در این باره می فرماید : به مردان با ایمان بگو دیده فرو نهند و پاکدامنی ورزند که این برای آنها پاکیزه تر است ، زیرا خدا به آنچه می کنند آگاه است و به زنان با ایمان بگو که دیدگان خود را از هر نامحرمی فرو بندند و پاکدامنی ورزند و زیورهای خود را آشکار نگردانند مگر آنچه که از آن پیداست...
و در ادامه می فرماید : کسانی که وسیله ی زناشویی نمی یابند باید عفت ورزند تا خدا آنان را از فضل خویش بی نیاز گرداند...
اساس هر نظمی در جهان به نظم در رابطه دو جنس مخالف بر می گردد. اگر این نظم برقرار نشود جامعه به سوی انحطاط می رود. مشکل این است که ما در بسیاری از موارد بخصوص در مورد مسائل اقتصادی از غرب الگو گرفته ایم که این مورد موجب بسیاری از ناکامی های اقتصادی و فاصله طبقاتی و فقر در جامعه شده است، در حالی که اگر موازین الهی و اسلامی در جامعه پیاده شود، شاهد این بحرانها نیستیم. یک جوان وقتی عدالت اسلام را ببیند، خودش می خواهد روابط آزاد نداشته باشد و این قید را با طیب خاطر می پسندد. این یک اصل رهایی بخش است که نباید با جنس مخالف ، ناسالم برخورد کنیم. در عین حال جامعه نیز باید بسترسازی کند تا شرایط ازدواج دائم فراهم شود. اما در یک کلام برای حل بحران های اجتماعی ، راهی جز بازگشت به مبانی سنتی و سنت های اصیل دینی نداریم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد